امروز داشتیم با مامان و نیلو فیلم می دیدیم. یه دفعه مامان گفت: وقتی که تو به دنیا اومدی( به من می گفت) زن تخت کناری بچه شو از دست داده بود. هر بچه ای که بیرون اتاق گریه می کرد اون هم باهاش گریه می کرد. حتی نصف شب اگه بیرون اتاق بچه ای بیدار می شد باهاش گریه می کرد.
برای بچه ای که انگار همون لحظه مرده بود گریه کردم .به مامان نگاه نمی کردم. مطمئن بودم داره مثل من برای اون زن دعا می کنه. وقتی برای کسی دعای خیر می کنه معلومه. بچه 5 ماهش بوده
No comments:
Post a Comment